یا هو
به آن عزیزی که خود میداند بی او من کیستم و چیستم ،
به او که من ، عاشقانه و فقط به خاطر او زیستم ،
به او که من ، در تمام تنهایی های تلخم ، به یادش گریستم ،
به همان گلی که بی او ، من نیستم
......
بی تو از دست رفته ام بی تو
بی تو ساز شکسته ام بی تو
بی تو از پشت این دریچه ی سبز
افق ِ زرد ِ خسته ام بی تو
بی تو من در خلیج ِ چشمانت
نی ِ در گل نشسته ام بی تو
بی تو در فصل ِ زعفرانی ِ عمر
بی تو ، بی تو ، شکسته ام بی تو
عاشق .
این حال من بی اوست...